Sunday, December 27, 2015

ادامه حروف هجا در عربي

ادامه حروف هجا


 بايد توجه داشت كه در ترتيب حروف معمول در زبان حرف ”ه ـ هــ” (هاء) قبل از حرف ”و” (واو) قرار ميگيرد در حاليكه در ترتيب حروف معمول در زبان فارسي ”و” قبل از ”ه” آورده ميشود. توجه به اين نكته براي مراجعه به فرهنگنامه هاي عربي يا هر فهرست الفبايي به زبان عربي ضروري است
از حروف فوق سه حرف الف، واو، ياء (واي) را حروف علّة مينامند. علّة يعني بيماري زيرا هر كلمه اي كه يك يا چند حرف از حروف اصلي آن از اين حروف باشد بيمار است يعني حروف آن پيوسته جابجا يا تغيير و يا حذف ميشوند و وضعيت آن دائما بهم ريخته ميباشد. (قواعد مربوط به اين نوع كلمات و تغييرات آنها را در مبحث اعلال خواهيم خواند
در مقابل، چهار حرف نيز مخصوص فارسي و ديگر زبانهاي هند اروپايي است كه در زبان عربي به كار نميروند. اين حروف عبارتند از: پ، چ، ژ، گ. در صورت وجود يكي از اين حروف در اسمهاي فارسي و كلاً زبانهاي هند و اروپايي، عربها آنها را به حروفي مناسب و يا قريب المخرج با آنها كه بتوانند تلفظ كنند تبديل ميكنند و گاهي نيز آنها را به ويژه در عراق به همان صورت كه در فارسي نوشته ميشود مينويسند و گاهي نيز حذف ميكنند، هم چنين حرف ”و” (واو) به آنگونه كه در فارسي و ديگر زبانهاي هند و اروپايي تلفظ ميشود، يعني مانند تلفظ ”v” در عربي وجود ندارد و عربها نميتوانند آنرا به آنگونه تلفظ كنند بلكه آن را به صورت ”ف” تلفظ كرده و مينويسند كه گاهي نيز براي مشخص كردن اينكه اين حرف تبديل شده از ”v”  لاتين است و نه ”ف” عربي ، روي آن سه نقطه ميگذارند. ”و” (واو) در زبان عربي به صورت ”W” تلفظ ميشود و ” W” در اسمهاي لاتين در نوشتار عربي به صورت ”و” نوشته ميشود. در اين مورد نمونه هاي زير را ميآوريم: جرجان يا كركان (به جاي گرگان)، بهلوان، نيشابور، جندرمه (ژاندارم)، تشرشيل (چرچيل)، صين (چين)، شاي (چاي)، باكستان، انجلترا، بطرس، اسبانيا، بيرو، غينيا (گينه)، يوغوسلافيا، تشيكوسلوفاكيا، غارديان، واشنطن، ويليام، اكوادور، تلفزيون، فيلا، فولتا، و .....
بقيه حروف بين عربي و فارسي مشترك هستند و هر دو زبان داراي آنها ميباشند. بنا براين بايد دانست كه كلمات عربي دخيل (وارد شده) به زبان فارسي منحصر به كلمات داراي 8 حرف كه پيش از اين شرح داديم نيست، بلكه انبوهي واژههاي عربي مورد استعمال در گفتار و نوشتار فارسي قديم و امروز ما ميباشد. (50 تا 80 درصد با توجه به متون مختلف قديم و جديد) كه داراي اين حروف مشترك هستند و ميتوان آنها را با آشنايي به هر دو زبان تشخيص داد.
از حروف فوق 8 حرف مخصوص زبان عربي هستند، يعني واژههايي كه در فارسي امروز به كار ميبريم، اگر يكي از اين حروف را داشته باشند، فارسي نيستند بلكه كلمات عربي هستند كه در گفتار و نوشتار فارسي مورد استفاده قرار ميگيرند هر چند در موارد زيادي در معني و مفهومي غير از آنچه در عربي به ويژه عربي امروز ميدهند به كار ميروند و غالباً معاني قديم خود را نگهداشتهاند. اين حروف عبارتند از: ث، ح، ص، ض، ط، ظ، ع، ق. مانند: كثيف، حمل و نقل، صبر، مريض، خياط، علم، وقت و انبوهي از اين نمونهها و مثالها از واژههاي عربي كه ميتوانيد در گفتار و نوشتار فارسي روزمره خودمان پيدا كنيد. اينجا بايد توجه داشت كه دو كلمه ”صد” (100) و ”شصت” (60) و نيز كلماتي مانند اطو، اطاق، قوطي، اطريش، پطرس، با آنكه عربي نيستند ولي به غلط با برخي از اين حروف نوشته ميشوند كه استثنا و غلط مصطلح هستند. به ويژه ”اطو” و ”اطاق” كه بايستي با ”ت” يعني ”اتو” و ”اتاق” نوشته شوند. هم چنين برخي اسامي و كلمات غير عربي در آمده و ما آنها را دوباره از عربها گرفته و به همان صورت عربي شده استفاده ميكنيم) در زبان فارسي به كار ميروند كه با برخي از اين حروف به ويژه ”قاف” نوشته ميشوند، مانند: قرمز، قابلمه، قند، قاشق، قوري، قوطي (كلمات تركي)، قهرمان، اصفهان، اصطهبانات، وو... كه اندك و استثنا ميباشند.

No comments:

Post a Comment

Flickr Images

Flickr Images